چند ماهی میشه که موهامو رنگ کردم.
و زنهای اطرافم با نگاه خاصی دنبالم میکنن.
پشت نگاهشون میگن: چطور به خودت اجازه میدی قبل از ازدواج دست به همچین کاری بزنی؟
ما زمان تو ابروهامونو برنمیداشتیم.چقد وقیح و دریده شدی.
ولی واقعیت اینه من نمیتونم تا ابد منتظر کسی بمونم تا زیبایی های خودم رو کشف کنم!! چه دلیلی وجود داره دخترها برای هر عملی،منتظر نفر دومی باشن که از موقعیت فعلی نجاتشون بده؟
با رنگ کردن مو چه اتفاقی برای من افتاد که نجابتمو لکه دار کنه؟
پ.ن: دو سالی میشه که از کوتاه کردن موهام میگذره. هربار که میخواستم مجدد کوتاشون کنم،مامان میگفت بسه! اگه عروسی ات بشه چی؟ با ورود هر خواستگار دلم میلرزید.ولی در آخر میگفتم من همینم! میخواد بخواد،نمیخواد نخواد!
خدا میدونه تو این دوسال چقدر موهام نفس کشید و برای حموم و استخر چقدر راحت بودم.چه مدلای زیبایی رو امتحان کردم و چقدر برای خودم دلبر شدم!
و حالا چقد خوشحالم که برای خودم زندگی کردم.
درباره این سایت